لیریک / متن ترانه / ترجمه فارسی آهنگ The Day Before you Came

اثر Abba

English فارسی
I must have left my house at eight, because I always doباید خانه ام رو رأس هشت ترک می کردم، چون کار همیشۀ منه
My train, I'm certain, left the station just when it was dueمترو، مطمئنم، که سر ساعت مقرر از ایستگاه حرکت کرد
I must have read the morning paper going into townباید روزنامۀ صبح رو که وارد شهر شده بود می خوندم
And having gotten through the editorial, no doubt I must have frownedو درحالیکه می رفتم سراغ سرمقاله، بی شک باید اخم می کردم
I must have made my desk around a quarter after nineباید میزم رو آماده می کردم حدود نه و ربع
With letters to be read, and heaps of papers waiting to be signedبا نامه هایی که باید خوانده می شدند، و خروار ها برگه که منتظر بودند امضا شوند
I must have gone to lunch at half past twelve or soباید میرفتم ناهار بخورم، دوازده و نیم به بعد
The usual place, the usual bunchهمون جای همیشگی، با آدمای همیشگی
And still on top of this I'm pretty sure it must have rainedو باز، از همۀ اینها گذشته مطمئنم داشت بارون می اومد
The day before you cameروز قبل از آمدن تو
I must have lit my seventh cigarette at half past twoباید هفتمین سیگارم رو ساعت دو و نیم روشن می کردم
And at the time I never even noticed I was blueو تا اون موقع اصلاً متوجه نشده بودم که چه غمگینم
I must have kept on dragging through the business of the dayباید خودم رو با کارِ اون روز مشغول می کردم
Without really knowing anything, I hid a part of me awayبدون اینکه واقعاً چیزی بدونم، بخشی از وجودم رو دور انداختم
At five I must have left, there's no exception to the ruleرأس پنج باید می رفتم، هیچکس از این قاعده مستثنی نبود
آموزش اخذ اقامت آلمان
A matter of routine, I've done it ever since I finished schoolیک امر روزمره بود، و از روزی که درسم تموم شد انجامش می دادم
The train back home againدوباره مترو به خونه بر می گردونه منو
Undoubtedly I must have read the evening paper thenبدون شک باید روزنامه ی عصر رو می خوندم اونوقت
Oh yes, I'm sure my life was well within its usual frameآه بله، مطمئنم که زندگیم در چهارچوب همیشگی اش خوب پیش می رفت
The day before you cameروز قبل از آمدن تو
I must have opened my front door at eight o'clock or soباید درِ آپارتمان رو سر ساعت هشت باز می کردم
And stopped along the way to buy some Chinese food to goو سر راه می ایستادم تا غذای چینی بخرم و برم
I'm sure I had my dinner watching something on TVمطمئنم شامم رو در حال تماشای چیزی در تلویزیون خوردم
There's not, I think, a single episode of Dallas that I didn't seeفکر نمی کنم که حتی یک قسمت از سریال دالاس باشه که من ندیده باشم
I must have gone to bed around a quarter after tenباید به رختخواب می رفتم حدود ده و ربع
I need a lot of sleep, and so I like to be in bed by thenخیلی خوابم می آید، پس دوست دارم اونموقع توی رختخواب باشم
I must have read a whileباید چند دقیقه ای مطالعه می کردم
The latest one by Marilyn French or something in that styleآخرین رمان مریلین فرنچ، یا چیزی توی اون سبک ها
It's funny, but I had no sense of living without aimکتاب خنده داریه، ولی من زندگی بی هدف رو درک نمی کردم
The day before you cameروز قبل از آمدن تو
And turning out the light I must have yawned and cuddled up for yet another nightو در حالیکه چراغ رو خاموش می کردم باید خمیازه می کشیدم و یک شب دیگه می رفتم توی رختخواب
And rattling on the roof I must have heard the sound of rainو با تپ تپ روی سقف باید صدای بارون رو می شنیدم
The day before you cameروز قبل از آمدن تو
ترجمه: نئو مارکت
توجه: در صورتیکه در ترجمه پیشنهاد بهتری دارید در کامنت بنویسید و در صورت تایید، نام شما را در مشارکت کنندگان ترجمه ترانۀ «The Day Before you Came» اضافه خواهیم کرد.

برچسب ها: Abba، آبا

3 دیدگاه ها

  1. مجید گفت:

    عالی

  2. امین بهداروند گفت:

    این ترانه گرامر جالبی داره. must have رو در اصل باید اینطوری ترجمه کرد: “می‌بایست فلان کار را کرده باشم” و توی فارسی کمی سنگین و ناخواناست. در واقع اشاره به این داره که یک سری کار روزمره را آنقدر انجام داده که دقیقا بخاطر نمی آورد، پس باید حدس بزند که حتما طبق معمول فلان کار را انجام داده است. مثلا جمله اول چنین چیزی میشه: “خانه ام را راس ساعت 8 می بایست ترک کرده بوده ام” یا بصورت عامیانه تر: “خانه ام را حتما راس 8 ترک کرده بودم”. برای خواناتر شدن متن ترانه، آنرا تغییر دادیم به: “باید خانه ام رو رأس هشت ترک می کردم” که درست نیست، ولی لپ کلام را می رساند و خواناتر است.

  3. احسان گفت:

    ممنون

پاسخ دادن به احسان لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.